در پیشنمایشی که برای “بتمن: ریشههای آرکام” رفتیم, کاملا به حواشی زمان رونمایی از بازی, تغییر سازنده و هایپهای استودیوی برادران وارنر مونترال پرداختیم. اکنون که بازی را انجام دادهایم, نه اینکه این حرف و حدیثها کم نشده بلکه از همان روزی که نمرههای ضد و نقیض و به دور از شخصیت مجموعهی آرکام منتشر شد, بحثهای فراوانی در مورد سومین بتمن نسل به راه افتاد. بعد از شاهکاری همچون “شهر آرکام” طرفداران از ریشههای آرکام تجربهای بزرگتر و جذابتر از قبل را خواستار بودند. کاری هم نداشتند که سازندهی اصلی روی بازی کار نمیکند! نمیتوان با هیچ بهانهای یک بتمن ضعیفتر به آنها داد و انتظار راضی بودن را هم داشت. با اینکه تعدادی همچون نگارنده میدانستند که نباید از ریشههای آرکام انتظارهای آنچنانی داشت. اما مسئله این بود که خود استودیوی وارنر هم انگار خیلی به ساختهاش مطمئن بود و روزی نمیشد که دنیای بازی را هایپ نکند! همین مسائل باعث شد که منتقدان آنقدرها ریشههای آرکام را تحویل نگیرند. ریشههای آرکام با در نظر گرفتن تجربهی ترسناک دو نسخهی قبل علاوهبر اینکه تجربهی طرفداران را به جلو سوق نمیدهد, بلکه نمیتواند آنطور که انتظار میرفت به هایپها و تبلیغاتی که کرده بود هم دست یابد. این در حالی است که بازی سرشار از پتانسیل است و این تنها گناه سازندگان را بیشتر میکند. البته این بدین معنا نیست که ریشههای آرکام یک سقوط مطلق است و پروندهی بتمن در نسل هفتم با یک افتضاح بسته شده. خیر. ریشههای آرکام بازی خیلی خوبی است اما همچون شهر آرکام کامل, بینقص و شاهکاری دیگر نیست. من شب هستم بدونشک, مهمترین بخشی که شما را تا پایان بازی هیجانزده نگاه میدارد, خط داستانی این نسخه است. تعطیلات کریسمس در گاتامسیتی شروع شده و بتمن مثل همیشه به دنبال جلوگیری از وقوع جرم و جنایت است. “ماسک سیاه”, رییس پلیس شهر را در زندان بلکگیت گروگان میگیرد. بتمن برای برقراری عدالت راهی زندان میشود. اما در نجات رییسپلیس شکست خورده و بعد از نبردی سنگین با killer Croc. متوجه میشود که ماسکسیاه جایزهی 50 میلیون دلاریای برای سر او گذاشته است. بتمن که از حرفهای Killer Croc. هاج و واج مانده, در مییابد که چندی از بزرگترین قاتلان دنیای DC در جستجوی مرگ او هستند. قاتلهایی همچون فایرفلای, دثاستروک, لیدیشوا, الکتروکاشنر, ددشات, کاپرهد و بین. اما این قاتلان حرفهای پایان کار بتمن نیستند و کسان دیگری هم هستند که قصد دارند با اعمال خرباکارانهشان شب بتمن را سیاهتر کنند. از “مد هتر” که باید آلیس را از دست افکار پلیدش نجات داده گرفته تا آنارکی که گوشه گوشهی شهر را بمبگذاری کرده است. اما در کنار تمام این نامها, در همان یکسوم ابتدای بازی نویسندگان با یک پیچش داستانی جالب, ژوکر را تبدیل به ستارهی نمایش ریشههای آرکام میکنند. از اینجاست که هرچه قبل از عرضهی بازی انتظار میکشیدید و در سر میپروراندید به هم میریزد و اتفاقات جدیدی شما را به سوی خود میکشاند. اتفاقاتی که به شخصه انتظارشان را نداشتم و سازندگان در غافلگیری من عالی عمل کردند. آخرین و تنهاترین نکتهی جذابیت خط داستانی ریشههای آرکام, لحظهی اولین برخورد و آشنایی بتمن با ژوکر و بعد از آن جریاناتی است که هردوی آنها را بیشتر از همیشه به مخاطب نزدیک میکند. قصهی طرز فکر و رفتار ژوکر که از همیشه ترسناکتر و قابل لمستر است و همچنین اولین قانون بتمن در نبرد با دشمنانش آنقدر فوقالعاده و زیبا روایت میشود که هیچ گلهای به سازندگان و عمل نکردنشان به دیگر قولهایی که داده بودند, نمیتوان گرفت. از نگاه ژوکر به سرنوشت, آینده و دشمن جدیدش (بتمن) که طی یک فصل زیبا و عمیق نمایش داده میشود تا بتمنی که به خاطر برقراری عدالت خاص خودش ماجراهای جذابی را تحمل و تجربه میکند, تا سیر درک هویت و هدف بتمن توسط کمسیر گوردون. بیشک شخصیتپردازی بتمن و ژوکر بهترین این مجموعه است. تا اینجای کار ریشههای آرکام نمرهی کامل را در زمینهی داستانی میگیرد. اما نباید از این هم بگذریم که استودیوی وارنر خیلی روی شخصیتپردازی و اهمیت ماسک سیاه و آن 8 قاتل مانور داد. چیزی که به هیچوجه در داستانسرایی بازی توجهای به آن نشده است. کاراکترهای بزرگی همچون دثاستروک, الکتروکاشنر, لیدیشوا, کاپرهد و … در حد یک چشم به هم زدن میآیند و میروند. شاید تنها قاتلی که به خوبی تا پایان بازی رها نمیشود, بین باشد. زد و خورد بتمن و ژوکر آنقدر خوب از کار درآمده است که نمیتوان به چیز دیگری فکر کرد. اما اینها پتانسیلهای از دست رفتهی ریشههای آرکام هستند. دشمنانی که پرداخت و جایگذاری بهتر آنها در داستان میتوانست ارزش روایت داستانی بازی و حتی ریشههای آرکام را بیشتر از اینها بکند. و کاری کند که قصهی ریشههای آرکام تنها در حد یک نگاه به ریشهها باقیماند و تبدیل به شاهکاری همچون شهر آرکام شود. هرچند که با تمام اینها, اولین درگیری خفاش و دلقک هم حفرههای داستانی دو نسخهی قبل را پر میکند و هم آنقدر سینمای روایت میشود که داستان ریشههای آرکام تبدیل به اولین دلیلتان برای تجربهی بازی میشود. خورشید سوزان گاتام مهمترین بخشی که صدای خیلی از طرفداران را در آورده به گیمپلی ریشههای آرکام و مخلفات آن برمیگردد. اگر هنوز بازی را تجربه نکردهاید باید بگویم که برای لذت بردن از دنیای ریشههای آرکام باید شهر آرکام را فراموش کرده و همچنین فیتیلهی انتظاراتتان را هم حسابی پایین بکشید. مسئله این است که استودیوی وارنر در کنار روایت داستان گذشتهی دنیای آرکام, گیمپلی این مجموعه را هم هیچ پیشرفتی نداده و آن را در حد همان چیزهای گذشته نگاه داشته است. باید اعتراف کنم که من از جمله کسانی بودم که انتظار عجیب و غریبی از گیمپلی ریشههای آرکام نداشتم. اما سران استودیوی وارنر از ایجاد کمترین پیشرفتها که دریغ کردهاند هیچ, بلکه آنطور که باید و شاید به قولهایی که داده بودند هم عمل نکردهاند. تمام مکانیکها و داینامیکهایی که از ترکیب آنها به وجود میآید, همانهایی هستند که در نسخههای قبل شاهد بودیم. شاید این کمکاریها برای بسیاری که بازی را هنوز تجربه نکردهاند ناامیدکننده و بد به نظر برسد. اما باید گفت که سازندگان توانستهاند با همان مکانیکها و روند قدیمی بازی خیلی خوبی ارائه دهند. بله. ریشههای آرکام خیلی خوب است اما کامل و شاهکار نیست. راکاستدی در شهر آرکام آن تیمارستان را تبدیل به دنیایی بزرگ کرد. دنیایی که پر بود از صدها ماموریت, مرحله, دشمن, معما و اتمسفر که جای جای شهر را برای گشت و گذار و کشف راز و رمزها با ارزش کرده بود. اما طراحی مراحل ریشههای آرکام به شدت آشنا به نظر میرسد. و همهچیز از پرواز از نقطهای به نقطهای دیگر و مبارزه با تعدادی دشمن خلاصه شده است. خبری از آن تنوع فعالیتهای سرسامآور شهر آرکام در اینجا نیست. و جالب است بدانید همهی اینها حداقل در سطح ساختهی راکاستدی هم قرار نمیگیرد و این افت کیفی مراحل نسبت به قبل حسابی حالتان را میگیرد. شاید تنها بخشی که نمیتوان به آن گلهای گرفت, سیستم مبارزات بازی است که چالشبرانگیزتر, سریعتر و دوستداشتنیتر از گذشته بازگشته است. سیستمی که به دلیل طراحی, جایگذاری و ترکیب عالی دشمنان و انیمیشن و فیزیک زیبای بازی هیچگاه خستهکننده نمیشود. و همواره تماشای حمله و ضدحمله زدنهای بتمن لذتبخش است. در حقیقت شاید بروس وین در سالهای ابتدایی تبدیل شدناش به بتمن باشد اما سریعتر از همیشه به دشمنان حملهور میشود. از سویی دشمنان هم به طرز وحشتناکی زیاد شدهاند و بعضی اوقات ممکن است به بیش از 20 نفر در هر صحنه هم برسند. پس اگر دلتان برای مبارزههای شهر آرکام تنگ شده, ریشههای آرکام میتواند در این زمینه عطشتان را حتی بهتر از گذشته برطرف کند. برای اولینبار در این مجموعه میتوانید هروقت که دوست داشتید سری هم به محل اختفای بتمن بزنید تا گجتهای جدید او را بردارید, با آلفرد در مورد اتفاقات اخیر صحبت کنید یا خود را در بخش تمرینی مورد امتحان قرار دهید. در طول پیشرفت در بازی نقشهها و چالشهای مختلفی به این سناریو اضافه میشود. در حالی که برخلاف گذشته با انجام این چالشها امتیاز تجربه کسب میکنید و میتوانید تواناییهای بتمن را زودتر ارتقا دهید. در مورد مراحل اصلی با همان فرمول همیشگی سر و کار دارید. هک کردن دربها, بازکردن کانالهای هوا با استفاده از چنگگ بتمن, ساخت شناورهای یخی, مبارزه, مخفیکاری و… . هرچه در شهر آرکام تجربه کردهاید, بدون تغییر خاصی اینجا هم حضور دارند. ار مراحل فرعی هم میتوان به “جرم در حال وقوع” و معماهای “انیگما” اشاره کرد. مراحل جرم در حال وقوع به صورت تصادفی ظاهر میشوند و تمامیشان به درگیری و مبارزه ختم میشود. همین باعث میشود که تنها در همان اوایل به چندتایی از آنها سر بزنید و از آن به بعد هر وقت صدای بیسیم پلیس را شنیدید, راهتان را کج کنید! این عدم تنوع و افت کیفی در مورد معماهای ریدلر (یا انیگما) هم صدق میکند. تروفیهای ریدلر همانند شهر آرکام در سرتاسر شهر یافت میشوند اما از لحاظ جذابیت و چالشبرانگیزی به گرد پای معماهای ریدلر در شهر آرکام هم نمیرسند. تقریبا تمامی معماها به راحتی قابل حل هستند و این برای کسانی که با 400 معمای ریدلر در نسخهی قبل زندگی کرده بودند, بسیار ناراحتکننده است. انگار که ریدلر هم همانند بتمن در آن زمان تجربهی کافی را نداشته است! شاید یکی از بزرگترین پیشرفتهای ریشههای آرکام “دید کاراگاهی” (Detective Mode) بتمن باشد. بتمن در صحنههای وقوع جرم میتواند با بررسی نقاط و سرنخهای مهم از اتفاقاتی که در گذشته به وقوع پیوسته است, اطلاعاتی بدست بیاورد. تا اینجای کار را در بازیهای قبلی داشتیم. اما در ریشههای آرکام بتمن میتواند تمام این سرنخها را برای شبیهسازی دیجیتالی جرمی که به وقوع پیوسته در کنار هم قرار داده و با عقب و جلو بردن سیر وقوع اتفاقات, سرنخهای بیشتری بدست بیاورد. انصافا این حالت در ریشههای آرکام دچار تغییرات فوقالعادهای شده. در طول بازی به سه چهار تا از این صحنهها برمیخورید که همراه با توضیحات مفصل خود بتمن در سر هر صحنه, خیلی بیشتر از قبل به شم و هوش کاراگاهی بتمن پی خواهید برد. از هماکنون منتظرم تا ببینم این حالت در نسخههای بعد چقدر بهتر و کاملتر میشود. از دیگر عناصر جدیدی که به بازی اضافه شده میتوان به “دستکشهای شوکآور” بتمن هم اشاره کرد. نزدیکترین مثال به نحوهی کارکرد این قابلیت مکانیک “خشم” خدایجنگ: عروج است. با وارد شدن به این حالت, مشتهای بتمن دارای پالسهای الکتریکی شده و قدرت دوچندانی پیدا میکنند. دستکشهای شوکآور در اواخر بازی و در مبارزه با دشمنان پر تعداد حسابی به کارتان میآید. و به بالا رفتن کیفیت سیستم مبارزات و جذابیت آن هم کمک فراوانی میکند. هیچکس آنقدرها اهمیت ندارد! مبارزه با غولآخرها از عناصری بود که استودیوی وارنر از همان روزهای ابتدای رونمایی از بازی در مورد آن حرف میزد. با وجود دشمنان فراوان ریشههای آرکام هم تقریبا مطمئن بودیم که قرار است ضعف شهر آرکام در این زمینه کاملا از میان برداشته شود. مخصوصا اینکه استودیوی وارنر قول میداد که مبارزهها متفاوت از یکدیگر خواهند بود و براساس شخصیت هرکدام از دشمنان طراحی شدهاند. اما در عمل مبارزه با غولهای ریشههای آرکام یک ناامیدی دیگر به سیاههی ضعفهای بازی اضافه میکند. بعد از دیدن تریلر مبارزهی همزمان دثاستروک و ددشات با بتمن, انتظار چنین مبارزهای را در بازی میکشیدم. اما متاسفانه دثاستروک به راحتی در همان اوایل بازی ظاهر میشود و طی یک مبارزهی نفسگیر که انصافا جذاب از کار درآمده, میرود. مبارزه با دثاستروک شاید در ابتدای بازی نوید خوبی باشد. اما این جذابیت و نفسگیری در مبارزه با کاپرهد, بین و… وجود ندارد. شاید بتوان تنها مبارزهی عالی ریشههای آرکام را مربوط به درگیری بتمن با فایرفلای دانست. طراحی مرحلهی رویارویی با فایرفلای از زمانی که شروع به خنثی کردن بمبها میکنید تا به زیر کشیدن او, کاملا مهندسی شده است و فقط اوج میگیرد. دقایقی که حالاحالاها فراموشش نخواهید کرد. به طور کلی میتوان گفت عقدهی طرفداران برای کامل شدن این بخش در ریشههای آرکام هم به حقیقت نپیوست. باید منتظر نسخهی بعد باشیم و ببینیم آخر شاهد مبارزاتی بدون حرف و حدیث با دشمنان بتمن خواهیم بود یا (دوباره) خیر! تنوع ماموریتهای ریشههای آرکام از دیگر چیزهایست که طرفداران را اذیت میکند. در شهر آرکام وقتی در قالب بتمن فرو میرفتیم, یا نور سبز رنگ معماهای ریدلر ما را به سمت خود میکشاند یا صدای زنگ تلفن “ساز” حواسمان را جلب میکرد یا به جرات میلیونها چیز دیگر شما را به خود مشغول میکرد. اما ریشههای آرکام با اینکه از نظر وسعت نقشه بزرگتر از نسخهی قبل است. اما در پر کردن این دنیا به استانداردهایی که شهر آرکام از خود بر جای گذاشته, نمیرسد. مدیریت آن همه فعالیت در شهر آرکام “سرگیجهآور” بود, چیزی که به خاطر ماموریتهای محدود ریشههای آرکام وجود ندارد. هرچند که بعد از مدتی دلتان برای آن “سرگیجه”ی شیرین تنگ میشود! مطمئنا ریشههای آرکام در زمینهی گرافیک هنری و تکنیکی نسخههای قبل را با اختلافی کم پشت سر میگذارد. محیطها از جزییات ترسناکی برخوردارند و ترکیب آنها با هوای برفی و بادی و همچنین لامپهای نئون, اتمسفر بینظیری آفریده است. طراحی شهر و جزییات به کار رفته در نماهای دوردست عالی هستند. گاتام سیاهتر, تاریکتر و ترسناکتر از همیشه است. انیمیشنها به خصوص انیمیشنهای ضربات بتمن بسیار نرم و روان اجرا میشود و هیچ اشکالی به آنها نمیتوان گرفت. در این بین باید اشارهی ویژهای به صداپیشگی شاهکار بازی کرد. تمام شخصیتهای ریشههای آرکام یکطرف و ژوکر با صداپیشگی عالی “تونی بیکر” هم یک طرف! “تروی بیکر” که قبلا استعداد و توانایی خودش را بارها اثبات کرده است, باری دیگر چنان در نمایش روحیات ژوکر از طریق صدایش مایه گذاشته است که به طرز تحسینبرانگیزی محو تماشای او میشوید.
“بتمن: ریشههای آرکام” به کسانی که به دنبال تجربهای جدید و بهتر در دنیای خفاش هستند یک “نه” بزرگ میگوید! و کسانی هم که با تبلیغات استودیوی وارنر انتظار خلق شاهکاری دیگر را میکشیدند را هم ناامید میکند. با این حال, این بدین معنی نیست که با یک عنوان ضعیف طرف هستیم. ریشههای آرکام با بهره بردن از مکانیکهای آشنای این مجموعه, مراحل, ماموریتها و اتفاقات با کیفیت و جذابی را در خود جای داده است. و تنها گناهش این است که آنها را پیشرفت نداده و تنها به ارائهی جلوهی دیگری از خوبهای بتمن بسنده کرده است. گیمپلی بازی درست همانند تجربهی کم بروس وین, کامل نیست. ریشههای آرکام هم ضد حال دارد و هم بعضی اوقات میخکوبتان میکند. اما یک چیز مشخص است; ریشههای آرکام در مقایسه با دیگر عناوین محیط باز اکشن ماجرایی عالی است و فقط در مقایسه با شهر آرکام است که ضعیف مینماید. هرچند که از هنگامی که ژوکر قدم در روشنایی میگذارد, امکان ندارد بازی را نیمهکاره رها کرده و ناراضی به پایان برسانید. ژن ریاضی وجود ندارد!!! محقان بلژیکی با سنجش ازتعدادی ازدانش اموزان به این نتبجه رسیده اندکه یاد گیری مفاهیم ریاضی فقط ازراه تمرین وممارست می باشدوبه صورت ارثی انتقال نمی یابد پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : amr sd
شرکت کونامی (Konami) به تازگی باکس آرت نهایی عنوان جدید خود یعنی Castlevania: Lords of Shadow 2 را منتشر کرده است که در زیر مشاهده می نمائید.البته لازم به ذکر است که این باکس آرت مربوط به نسخه PS3 عنوان Castlevania: Lords of Shadow 2 می باشد. نظر شما در مورد باکس آرت عنوان Castlevania: Lords of Shadow 2 چیست ؟
پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : amr sd
شرکت یوبی سافت (Ubisoft) به تازگی سه تصویر جدید از عنوان جدید و جهان آزاد خود یعنی Watch Dogs منتشر کرده است ، که در این تصاویر هک ، مبارزات تن به تن ، از بین بردن استراتژیک دشمنان و انفجار اتومبیل به نمایش درآمده است. عنوان Watch Dogs که ابتدا قرار بود در ماه نوامبر سال 2013 منتشر شود ، عرضه آن توسط شرکت یوبی سافت به نیمه دوم سال 2014 موکول شد. نظر شما در مورد عنوان Watch Dogs چیست ؟ آیا این عنوان توانایی رقابت با عنوان موفق GTA V را خواهد داشت ؟ چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:, :: 10:51 :: نويسنده : amr sd
پس از عرضه ی عنوان Metal Gear Rising: Revengeance بر روی دو کنسول PS3 و Xbox 360 در ماه فوریه ی امسال و عرضه ی DLC های متعدد و البته رایگان , سازندگان این عنوان امروز تایید کردند که نسخه ی PC این عنوان به زودی عرضه خواهد شد. در مصاحبه ای که با طراح مراحل این بازی , آقای Jordan Amaro , انجام شد ایشان تایید کرد که نسخه ی کنسولی این بازی بسیار زود تر از آنچه هرکس فکر کند عرضه خواهد شد و در شبکه ی Steam نیز موجود خواهد بود. مُد جدیدی برای بازی پرطرفدار Batman: Arkham Origins منتشر شده که در آن قابلیت 3V3V1 قرار داده شده است و آخرین نفری که در این میدان نابرابر بماند،پیروز بازی به حساب می آید.این مُد جدید با عنوان Hunter, Hunted شناخته می شود و هم اکنون برای PC،Xbox360 و PS3 قابل دسترسی است. در این مُد سه نفر از مردان Bane،سه نفر از مردان Joker و خود Batman به مبارزه می پردازند.همچنین در آینده ای نزدیک پک ها و DLCهای دیگری نیز برای این عنوان منتشر می شوند.شما می توانید دو تصویر جدید از مُد منتشر شده را در ادامه نظاره کنید:
چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:, :: 10:19 :: نويسنده : amr sd
گیرنده دیجیتال USB با گارانتی مادایران ( اورجینال و اصلی )
- قابلیت دریافت و پخش تصاویر HD
چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : amr sd
تعداد کمی از نام های منطقه لس سانتوس باز گشته است مانند مناطق Jefferson, Vinewood, Mullholland, and Idlewood که کماکان به همین نام شناخته می شوند. اما اکثرا بسیاری از مناطق دیگر تغییر نام داده اند. باند خانواده Grove Street بازگشته است یا حداقل چیزی با همین نام. مشخص نیست که ایا اعضای این باند نقش محوری در بازی خواهند داشت یا نه.
نقشه بازی سه برابر بزرگتر از لیبرتی سیتی است. دو فرودگاه، یک فرودگاه اختصاصی، و یک پایگاه نظامی در این نقشه شامل می شود و همچنین دو فرودگاه کوچک تر هم در مناطق حومه شهر و روستایی پراکنده شده است.
اگر شما اولین تریلر بازی را مشاهده کرده باشید فردی که سقف ماشینش را پایین می آورد در واقع شخصیت اصلیست نام او آدریان می باشد او یک فردی عادیست که البته برای به دست آوردن پول آسان، همه کار می کند. آدریان از اواخر نوجوانی خود دردنیای جنایات بوده است و با استفاده کردن خوب از پول به زن، شهرت جزیی رسیده است. آلبرت مردی که در تریلر با کت و شلوار مشکی رنگ دیده می شود ثروت آدریان را به عنوان فرصتی برای گسترش علاقه مندی های خود می بیند. در طول ماموریت های خودد ممکن است با افراد غریبه ای روبرو شوید که سعی می کنند مهارت ها و تخصص هایشان را به شما ارایه دهند. مثلا ممکن است با فرد غریبه ای برخورد کنید که جزور فروشندگان بازار سیاه اسلحه است اگر او را به استخدام خود در آورید می توانید زمانی که سلاح کم آوردید از او بگیرید یا این که به عنوان یک تک تیرانداز شما را در ماموریت های سخت پشتیبانی کند. شما می توانید شخصیت خود را سفارشی سازی کنید. لباس ها در GTA V بسیار بهبود یافته است هر لباسی که عابران پیاده می پوشند هم برای شخصیت شما از از همان اول قابل دسترس خواهد بود. آمار سلامتی نیز ممکن است بازگردد. مذاکراتی بین هماهنگی کار کردن و بدن سازی در جریان است. برای بدن سازی شما نیاز به خوردن ندارید. غذا خوردن در کار شما تاثیر نمی گذارد. خوردن هنوز هم جزو موارد اختیاری بازیست اما اگر غذا هم بخورید چاق نخواهید شد اما عدم کار کردن کار هیکل شما را از حالت فیزیکی خارج خواهد کرد. سیستم های stregnth و stamina هم بازخواهد گشت. » پول: پول که در این زمان بسیار سخت به دست می آید هنوز هم در این سری با بسیاری از کارها به راحتی به دست خواهد آمد همچنین همه چیز از لحاظ مقدار پرداخت به واقعیت نزدیک شده است. قیمت گذاری بر روی ، غذا ، ملک ، مسکن ، وسایل نقلیه و بسیاری از موارد دیگر شباهت هایی به دنیای واقعی دارند. قیمت safehouse ( خانه ، انبار ، محل سکونت ) با توجه به محله و مکانش متفاوت خواهد بود. شما باید برای خانه هایتان اجاره هم بپردازید و کم کم با پرداخت اجاره کل خانه از آن شما می شود مثلا اگر اجاره یک خانه ماهی 1000 دلار باشد با جمع شدن 12.000 هزار دلار خانه را خواهید خرید. تجارت مواد مخدر هم نقش بزرگی در چگونگی به دست آوردن پول خواهد داشت. در طول بعضی از ماموریت ها ( که عمدتا از سرقت یا دستبرد گروهی تشکیل شده ) می توانید طلاها و جواهراتی که برداشته اید یا ذخیره کنید یا بفروشید. به همین علت فروشگاه های با نام PawnStar به بازی اضافه شده است که هر شخص در فروشگاه خود کالاهای مخصوصی را به فروش می رساند و شما هم در مواقع لزوم می توانید تعدادی از وسایل خود را برای دریافت پول به ان ها بفروشید.همچنین ماموریت های تاکسی هم در این شماره بازگشته است. » وسایل نقلیه: وسایل نقلیه ای که در GTA IV وd The Episodes of Liberty City دیده اید مانند 1984, 1986, 1992, 1998, 2001, 2008, و 2012 برگردانده شده است حتی خودروهای جدیدی هم مانند Dewbauchee Zagato GT ، the Grotti T2 Widow ، Pfister Hannover و Dinka S-EX در بازی مشاهده خواهید کرد. خبر خوب در این است که دوچرخه هم در بازی وجود دارد. قطار، سیستم مترو، اتوبوس و تاکسی طوری برنامه ریزی و در سرتاسر نقشه گسترده شده اند که بتوانند به حمل و نقل بازیکن کمک کنند. خود روهایی هم مانند The Caddy, Journey, Baggage Handler, Kart, Quad, و Vortex در حال بازگشت هستند. ایرکرافت و طیف وسیعی از هواپیماهای مسافربری و جت های خصوصی در بازی وجود خواهد داشت. سفارشی سازی ماشین ها با عمق بیشتری طراحی شده است حتی می توانید موتورسیکلت خود را هم سفارشی کنید.اطلاعات کاملی از این قسمت در دسترس نیست اما می توان اطمینان حاصل کرد که از سن آندریاس بسیار بهتر است. » اسلحه ها: سلاح های بازی بسیار زیادتر از قبل شده است. حداقل 48 تا 50 سلاح مختلف را در بازی قابل استفاده است. تعدادی از این اسلحه ها از قسمت بعدی Max Payne برداشته شده است. حتی تعدادی از اسلحه های بازی Red Dead Redemption را هم خواهید دید. این اسلحه ها بسیار نادر هستند و فقط افرادی که در ساکن صحرا هستند، مغازه های عتیقه فروشی و فروشندگان بازار سیاه به این سلاح ها دسترسی دارند. جاروها، صندلی ها، لامپ ها و هر موانعی که در سر راه شما قرار دارد را می توانید برداشته و پرتاب کنید، این درحالی است که در GTA IV فقط قابلیت برداشتن آجر و بطری را از روی زمین داشتید. هم اکنون می توانید در هنگام بالا رفتن از نردبان، آویزان شدن از جایی یا طناب و ماشین ها هم تیراندازی کنید با این نکته که تیراندازی در این حالت تفاوت های کوچکی خواهد داشت. در GTA به سلاح های مکس پین هم دسترسی خواهید داشت. HUD بازی همانیست که در GTA IV استفاده شد. سیتم تعقیب بازی به همان صورت باقی مانده است هوش مصنوعی بهبود خوبی یافته است. پلیس ها برای گرفتن یک مظنون با پای پیاده به دنبالش می دوند و با استفاده از تاکتیک های متنوع سعی می کنند بازیکن را زمانی که در جایی پنهان شده به بیرون بکشانند دیگر این که ارتش هم بازگشته است اما در مواقع شش ستاره از تاکتیک APC و جلیقه ضد گلوله استفاده خواهند کرد. » ماموریت ها و کارهای فرعی: کارهای فرعی بازی از GTA IV بازگشته است . شامل موارد trip clubs/drinking ، تجارب مواد مخدر ، مبارزه در باشگا ه ها و مسابقات ریسینگ و چند موارد اندک دیگر هست.قمارهای قاونی و ورق بازی هم به بازی اضافه شده است. سرقت بخش اعظمی از ماموریت های GTA V را تشکیل می دهد . این بخش در حال حاضر به دو بخش تقسیم می شود . یک سرقت تک نفروه و دو گروهی .اگر زمانی به یک فروشگاه یا خانه به تنهایی دستبرد بزنید تمام پول ها از آن شما می شود اما اگر زمانی گروهی هم همراه شما باشد باید پول را تقسیم کنید. افراد بیشتر باعث راحت کردن کار شما در دزدی خواهد شد اما در عوض با توجه به تعداد افراد بیشتر پول کمتری هم به شما می رسد پس شما مجبور هستید یا آمار مکان های بزرگ و سخت تر را برای پول بیشتر به دست آورید یا کوچکتر که ریسک تنهایی کار کردن خطراتی خواهد داشت. کلاس های آموزش پرواز و رانندگی بازگشته است. در مدرسه تیراندازی می توانید دقت تیراندازی خود را بالا ببرید همانطور که در بخش قایقرانی هم این بخش وجود دارد اما خبری از سیگار در این نسخه نیست. دوست دختر ها بازگشته اند اما با پیچ و تاب و فراوان و طیف وسیعی از چیزهای جدید هم به آن ها اضافه شده است . شما می توانید رابطه خود را با آن ها قطع کنید و قلبشان را بشکنید (با جواب ندادن به تماس های تلفنی مکررشان) بازیکن می تواند آیتم های مختلفی را مانند پول ، جواهرات و مواد مخدر را در قسمتی از خانه اش نگه دارد انتخاب اسلحه هنوز هم به همان سادگیست. اما بعضی از سلاح های نادر را می توانید در جای امنی قرار دهید . در بازی می توان از خانه بیرون رفته و مواد مخدر فروخت. دیگر در هنگام کشتن یک فرد پول هایش در اطراف پخش نمی شود بلکه هم اینک باید به مانند Red Dead Redemption با زدن دکمه ای جیب هایشان را بگردید . البته گاهی اوقات به غیر از پول موارد دیگر هم پیدا خواهید کرد. سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:, :: 19:33 :: نويسنده : amr sd
طبق اعلام قبلی، اپل در روز 23 اکتبر در کنفرانسی که در شهر San Jose ایالت California برگزار شد، اولین تبلت 7.9 اینچی خود را با نام iPad Mini معرفی کرد. اما هیجان این کنفرانس به iPad Mini ختم نشد! در اوج شگفتی همگان، تنها شش ماه پس از معرفی نسل سوم iPad، روز گذشته اپل چهارمین نسل از این تبلت را رسما معرفی کرد.iPad 4 که با نام iPad with Retina display هم شناخته میشود در حقیقت نسخه بهبود یافتهی iPad 3 است و تفاوت چشمگیری با مدل قبلی ندارد. اصلیترین تفاوت ایجاد شده در iPad 4 مربوط به پردازندهی آن میباشد. برخلاف iPad 3 که از چیپ A5X استفاده میکرد، نسل چهارم این تبلت از چیپ جدید Apple A6X استفاده میکند که دارای پردازشگر گرافیکی چهار هسته ای میباشد. طبق ادعای اپل، A6X بیش از دو برابر سریعتر از چیپ A5X استفاده شده در iPad 3 است.
از تفاوتهای دیگر ایجاد شده در iPad 4 میتوان به Wi-Fi دو بانده با استاندارد 802.11 a/b/g/n، پشتیبانی پیشرفته از شبکه های پرسرعت LTE، وب کم جدید FaceTime با قابلیت فیلمبرداری HD 720p( که در گوشی iPhone 5 نیز به کار گرفته شده بود) و پورت رعد اشاره کرد. از سایر مشخصات این تبلت میتوان به صفحه نمایش 9.7 اینچی رتینا با دقت 2048×1536 و باتری قدرتمند با شارژدهی بیش از 10 ساعت، اشاره کرد. در ادامه، توضیحات بیشتری را ارائه مینمائیم. تکنولوژی درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
|||||
|